狂った少女のラブソング

21)𝑚𝑒𝑙𝑜𝑑𝑒𝑟𝑎𝑚𝑎 ✨🏹

( امیدوارم آهنگ پست براتون پخش بشه🔊)

 

تو زیادی از من دور شدی!

فریاد میزنم و دستامو تا جایی که میتونم بالا میگیرم، باد میوزه، لای موهای کوتاه و مژه‌های رنگ شده. زمزمه میکنم، بارها انجامش میدم چون میترسم. اگه حتی باد هم به درستی صدامو نشنوه چی؟

_ تو خیلی دور شدی ...

عزیزم، یک سال و نیم برای اینکه باور کنم جرقه‌های محبت وجود نداره کافیه. چند ثانیه برای اینکه خودم رو وادار به ندیدن و نشنیدن بکنم کافیه‌. اما برای درک قلبی این موضوع که ما اونقدر از هم دور شدیم که حتی باد هم نمیتونه نقطه‌ی مشترک ما باشه ... هیچ ساعتی نمیتونه انجامش بده. عقربه‌های حیله‌گر ازم رو برمیگردونن و باعث میشن توی رویا با موسیقی باخ والس تک نفره برقصم.

شاید اکه کمتر توی خیال گم میشدم همه چیز بهتر میشد ... اما تقصیر من نیست، باور کن دستای من اونقدر خالیه که حتی نمیتونم ستاره‌‌های دنباله دار ذهنم رو در آغوش بگیرم. من موقع زندگی کردن مردم، بدون اینکه بفهمم زندگی دقیقا چطور بود. شبیه یه دسر که روی دورترین میز مهمونی پشت جام های شامپاین داره نگاهت میکنه‌‌. از کجا معلوم؟ شاید اون فقط یه انعکاس باشه.

شاید منم همینطور.

شاید تو دور نیستی ... شاید این فراموشی نیست، لیاقت من نیست.

این عذاب به یاد آوردن گذشته‌هاست.

عزیزم، من نمیتونم از گذشته شفا پیدا کنم ... متاسفم.

این روزها احساس میکنم تا زانو در گل فرو رفته‌م. اما این احساس خوشایند خنکی و لمس دست‌های خاک نیست. سکون! احساس ناتوانی برای حرکت یا حتی افتادن. نه غرق میشوم و نه نجات پیدا میکنم. پایین‌تر ... ناتوان‌تر ... میترسم در این روزهایی که انتظار نتیجه‌ی آزمونم را میکشم ریه هایم را پر از گِل کنم و بخشی از مرداب میانه‌ی جنگل شوم.

فکر میکردم در نهم این ماه همه چیز تمام میشود اما این شروع دردآور ترین انتظار زندگی من بود. همه‌ی خوشحالی های حال و آینده یک گوشه‌ی قلبم جمع شده‌اند و من میدانم که اگر نتیجه رضایت بخش نباید تمامشان نابود میشوند.

فکر میکنم، تمام روز به یک ساعت و نیم چهارشنبه صبح برمیگردم و بارها همان کارهایی که دفعه‌ی اول انجام دادم را تکرار میکنم. جواب دادن به چیزهایی که میدانم، استفاده از شانس و سکوت در برابر چیزهایی که آن‌ها را در ذهنم گم کردم. دیدن یک نفر از زندان مدرسه ی گذشته و دیدار با ۲۰ نفر از آدمهایی که ناامیدانه/ شجاعانه درس هایی را از بر کرده‌اند که هیچ تدریس و پیش زمینه‌ای برایشان وجود نداشته. از دید من ما بسیار متفاوت هستیم. دختر ابرو قهوه‌ای کنار من که با اطمینان برای تغییر به تجربی سوال های سخت فیزیک و شیمی را پاسخ میداد، دختر آرام و خسته‌ای که از رشته‌ی علوم خانواده ( که به اندازه‌ی رشته‌ی من غریب و مسخره بنطر می‌آید ) برای انسانی درخواست داده بود و زمزمه‌ی میز پشت سرم که می‌گفت علوم خانواده برای کسانیست که نصف درس هایشان را تجدید میشوند! خندیدم ... حتما معارف هم برای کسانیست که میخواهند روز و شب به درگاه خدا بدون هیچ عمل و فکری سجده کنند و مغزهای متعصبشان را با تنفر از قشر ضد خودی گل بگیرند!

بگذریم. امتحان تاحدی ناعادلانه بود که البته بازگو کردنش در جامعه‌ی بی عدالتی شبیه یک لطیفه‌ی تکراری بنظر میرسد. هیچ مراقبی با رشته‌ی تخصصی انسانی برای ما نبود و فقط یک معلم با ابروهای تیز و خشمگین را به ما تحویل دادند که به سوال های رشته‌ی تجربی جواب میداد و سوال های ما با گفتن من حتی نمیدونم انسانی چه رشته‌ای هست! بی جواب میموند. عده‌ای برگه‌هایشان سفید مانده بود و با چشم های جستجوگر به دنبال امداد غیبی میگشتند، یکی هم مثل من در گوشه‌ای بی یار و یاور نشسته بود و به این فکر میکرد که قرارداد کمپ دیوید را با روش رد گزینه انتخاب کند یا نه! ( انجامش دادم و نتیجه‌ی خوبی داشت) هیچکس جز آن دختر از مدرسه‌ی معارف برای پایه‌ی دوازدهم انسانی درخواست نداده بود و عملا فقط خودم بودم و خدایی که صدای التماس هایم را میشنید. و من ناامیدانه امیدوارم که سرنوشت بر اساس تلاش ها و شب بیداری هایم راهش را به سمت چیزی که میخواهم تغییر دهد.

جمعه

بعد از چند روز متوالی ننوشتن بالاخره یک ساعت خالی رو برای خودم پیدا کردم تا بیام و ذهنم رو خالی کنم. متاسفانه کافی نیست، حتی این یک ساعت هم باید در راه درس های هنر قربانی بشه و تایم من رو به هفت ساعت برسونه ... تلاشمو میکنم تا از درس ها لذت ببرم. از بین کتابهایی که میخونیم درک عمومی هنر جهان رو خیلی خیلی دوست دارم. شبیه مرور تمام تحلیل‌ها و نقاشی هایی میمونه که توی زندگیم نوشتم و خوندم و دیدن و کشیدم! انگار نیم ساعت مهمون کارگاه رافائل هستی و در کنارش مفهوم آرامان گرایی ضریف رو درک میکنی و بعد همراه داوینچی به جستجوی طبیعت مشغول میشی و لابه‌لای اتودزنی های رازآلودش خوابت میبره. یک سری درس دیگه هم با عنوان خلاقیت تصویری داریم که دقیقا تمام زیرشاخه‌های تحلیل تصویر هستند اما با این فرق که خیلی سخت میشه ازش لذت برد. خصوصا بخش کارگاه هنرش که دل منو حسابی آب میکنه ... فکر کنید! یک کتاب قطور و کامل پر از کارهای عملی هنری و منی که بدون انجام دادنشون باید سعی کنم با خوندن مطالب اونهارو به خوبی تصور و درک کنم. چه میشه کرد؟ بازم جالب بنظر میاد.

کلاس‌های درسی کنکورم از هفته‌ی دیگه شروع میشه و من هنوز نتونستم برای شروع کلاس درک موسیقی به اندازه‌ی کافی خوشحال باشم، رنگ موهایی که سفارش دادم دوشنبه میرسه و من میترسم که ذوق داشته باشم. همه و همه بخاطر نتیجه‌ی آزمونی که مثل طناب دار یک طرف پوست گردنم رو از سقف آویزون کرده. درد میکشم و نمیمیرم، منتظرم تا یک نفر بیاد و بهم بگه قبول شدی! هرچند گردنم هنوز نیم بریده باقی مونده اما حداقل لبخند میزنم. ( یاد نیک بی‌سر؟ هری پاتر افتادم)

خیلی عجیبه اگه ازتون بخوام برام دعا کنید؟ اگه اره پس برام مهم نیست. لطفا دعا کنید که ویلی ونکا به چیزی که میخواد برسه و بتونه با خوشحالی اینجا بنویسه و موهاشو رنگ کنه و درس بخونه. 

روزی که از امتحان برگشتم مَگی ( خواهر بزرگترم ملقب به مگی ) با وسایل گلدوزی و رنگای پارچه‌ای که خریده بود اومد خونمون. معمولا خیلی خوشم نمیاد که وقتی حالم بده دورم شلوغ باشه اما این بار واقعا خیلی خوش گذشت. گاهی اوقات آدمای اطرافمون بخش های از وجودمون رو بهتر از خودمون میشناسن، فقط باید توی یه زمان مناسب بیان پیشمون و بگن میای روی لباسامون نقاشی کنیم؟

و اینطوری بود که کارگاه خواهران اول و آخر به جز خواهر وسط افتتاح شد. مگی گلدوزی میکرد و من روی شلوار و کفشم نقاشی میکشیدم:) هیچوقت فکر نمیکردم که بخوام روی کفشای ونس عزیزم یه خط بکشم به چه برسه به اینکه بیام به صورت تابه‌تا طراحیش کنم! ( خبر دارید که من چقدر از فشن های تابه‌تا خوشم میاد؟)

جیب سمت راست⁦/ᐠ。ꞈ。ᐟ\⁩

جیب چپ ⁦(^._.^)ノ⁩

فرد و جرج تحول یافته⁦くコ:彡⁩

 

 

پ.ن)کتاب بادام رو با روش حاشیه نویسی تموم کردم و خدا‌...چقدر لذت بخش بود. کتاب بعدی چی باشه؟ شما پیشنهادی ندارید؟ 

پ.ن۲)تیلور قراره توی پاییز نجاتمون بده...امیدوارم آلبومش رو توی مدرسه‌ی جدید گوش بدم.

پ.ن۳) ولی من دلم برای نوشتن تحلیل تنگ شده..متاسفانه به اندازه‌ی کل موهای سرم و دست و پام درس دارم.

راستی نظرتون راجب قالب جدید چیه؟ درست کردنش زیادی زمان‌بر بود چون اصلا نمیشد هدر و بک رو باهم ست کرد...اخرم هدرشو خودم ساختم. حال و هوای این روزهای من دقیقا همینه، در انتظار مسیر پر از گل زندگی. بنظرتون وب چه وایبی میده؟

پ.ن۴) این آهنگ دوست جدید منه، دوستش باشید و قدرشو بدونید.

 

 

 
bayan tools 🏵️✨🏹𝑚𝑒𝑙𝑜𝑑𝑒𝑟𝑎𝑚𝑎
دانلود موزیک

من کتاب بادامو میخوام لعنتیاT---T

۱) انلاین بخرش
۲) بیا از ویلی قرضش بگیر و از دست نوشته ها و شعر های بینش لذت ببر

کلاس هنرت چیه؟ با اینکه بنظر درستی سختی میاد اما دوسشون داشتم.

تو قبول میشی خیالت راحت

قالبتو دوست دارم

و نمیتونی تصور کنی از اینکه دیدم پست گذاشتی چقدر خوشحال شدم.

من قبلا تو گل واقعی گیر کردم و میدونی رفیق واقعا ترسناک بود واقعا ترسناک بود

هیچوقت اون حس ترس تو هیچ لحظه ترسناک و دردناکی برام تداعی نشد

 

 

سلام سلام صدتا سلام به جیران، داف بیان.
کلاس موسیقی و ریاضی/فیزیک و ترسیم فنی.
قالبمم تورو دوست داره. خصوصا داف پیام رسان بالای قالب که دیگه عاشقته:))
و الان من دقیقا توی همین حس و حالم ... کاش رهایی رو بدست بیارم...

علاقه حاشیه ایته یا با هدف خاصیه؟

موزیکتم پلی شد برام و فضاشو دوست داشتم.

رهایی بدست نمیاد

هروقت یادبگیری هرچی رو هم که بدست میاری میتونی از دست بدی رهاییه

یه جوراییم سخت و سنگیت میکنه.

هرچند فکر کنم تو منظورت اینه از این حس رهایی پیدا کنی که میشه 

گذر زمان همه چیزای مهم رو دستخوش میکنه

 

 

راستش اینا توی کنکور هنر درسای مهمین و چون هنرستانی نبودم باید بخونمشون. برای موسیقی خیلی ذوق دارم و اون دوتای دیگه هم برام جدیده چون همش هندسه های عجیب غریبه.
+
حرفت خیلی فکر لازم داشت ... درست میگی ... ولی من میخوام همیشه یه لطافت و شکنندگی رو اون گوشه ها برای خودم نگه دارم. اما اینطوری سخت و شکننده بودن تنهامون نمیکنه؟
امیدوارم ...

اره تنهات میکنه

من الان تنهام حتی وقتی با ادم یا ادمایی ام که باهاشون خوشحالم هم دیپلی تنهام

الان ینی هم داری تغییر رشته میدی به انسانی هم کنکورتو میخوای هنر بدی؟

خب دیگه مثل اینکه هممون یه تنهایی هایی داریم. تازگیا سعی میکنم بهش اهمیت ندم اما همونطور که توی پست نوشتم ... زیادی دوره.
اره خودم این تصمیم رو گرفتم. میدونم قراره سخت باشه اما سخت تر از خوندن درسای معارف که دو برابر انسانیه نیستش. جیران من از اون مدرسه خبلی وحشت دارم ... از ادماشم همینطور.

جالبه برام

شخصیت ادمایی مثل تو برام جالبه

و اگه هانیبال بودم تو برام ویل گراهام میشدی حتما

چرا نرفتی هنرستان به جای انسانی؟

جالبه چون معمولا ابنو بهم نمیگن :")
صبر کن چرا من اینارو نمیشناسم؟ بگو که چیز خوبیه و ویل گراهام حسابی جذابه ...
خانوادم خیلی باهام فرق دارن. مامان و بابام دوسال تمام سعی کردن جلوی علاقمو بگیرن ( الانم همینطور ) ولی خب با کمک مشاور تونستم کاری کنم یکم گاردشون رو کوتاه بگیرن. متاسفانه ... به چیزایی دست ما نیست. مثا اختیار ارزوهای کوچولو.

قالب جدید عالیه همونطور که به محض دیدنش بهت گفتم💘

برات از ته قلبم دعا میکنم همونی بشته که باید و دیگه به عمرت اون در و دیوار قبلی رو نبینی

دیدی چقدر جینگیل مستانش کردم؟
ای زهرا⁦( T_T)\(^-^ )⁩ اگه قبول بشم شیرینی میدم بهت.

منم از اون دست ادمایی بودم که بصورت غیر مستقیم و با باورهایی که توم کاشته بودن باعث مسیر تحصیلی و حرفه ایم شدن.

موفق باشی عزیزم تو میتونی حتما

هانیبال رو ندیدی؟ یه فیلم جنایی روانشناسیه

کنار چیزای توهمیش چیزای علمی هم داره.

هانیبال قاتل و روانشناسه

ویل پروفایلر جنایی و دنبال قاتلی که نمیدونه هانیباله و دوتاییشون یه جورایی دوتا تیکه پازله جفت همن.

اون قسمتی هم که به تو ربط دادم برای اینه که ویل برای لکتر شخصیت جذابیه و خیلی وقتا با برنامه های نامحسوس بهش مسیر میده که ببینه چی میشه و چیکار میکنه.

 

میدونی چای بهم میگه تو مبارزی. از اول تمام اعتقادات اجباریشون رو پس زدم و بخاطر سیم خاردار هاشون زخمی شدم. در حال حاضر دارم سعی میکنم با سیاست تر رفتار کنم ولی بازم نمیخوام زیر سلطه باشم.
ممنونم آبجی بزرگه.
نه من خیلی فیلمای جنایی نمی‌بینم چون حالم بخاطرش بد میشه⁦༎ຶ‿༎ຶ⁩ اگه ترسناک نیست بگو ببینمش.
وای چقدر پس دوسش دارم ... چه توصیف قشنگی کردی جیرانی. ای بلا.

نبینش وحشیانس

خب فکر کنم همین توضیح برای ندیدن کافی باشه⁦༎ຶ‿༎ຶ⁩
جمعه ۱۱ شهریور ۰۱ , ۲۳:۳۳ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚

واقعا امیدوارم به چیزی که میخواین برسید.

اون نقاشیا خیلی قشنگ بودنTT میشه رو شلوار منم نقاشی بکشید؟:))

و اینکه قالب هم زیباست واقعا:_)

+ آهنگ پست پلی نشد:(

همه امیدوارن...کاش به نتیجه برسه.
اره خشتکتو باز کن تا قلموهامو بیارم:))) چشمات قشنگ میبینه.
قربونت💮✨
وای برای یکی پخش میشه برای یکی نه
.
شنبه ۱۲ شهریور ۰۱ , ۰۰:۰۳ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚

شما تلاش تونو کردید پس قطعا میشه.

حالا نمیشه وقتی تو پام نیست نقاشی بکشید؟..xDD

 

و راجب کتاب.. چه ژانری میخونید معمولا؟

میو⁦ฅ^•ﻌ•^ฅ⁩
نه اصلا عمرا. تازه باید زیپتم باز کنی:)))

هرچی هست میخونم:)) 

جیب سمت راستتت:))

ارهههه:))) مرسی:)))

گزینه ی دوم بهترینه ولی عملی نیستTT

.

ومنی که تازه فهمیدم دوتا خواهر داری!!😅😅مضتینیدبمصکیتتسمسذبرینکس

خیلی دلم میخواد بدونم شخصیت اونا چه شکلیه.

اره بسیج خواهرانیم.
خیلییییی متفاوتیم. خیلیییییی!

وای احتمالا بهت سخت گذشته...

چه خواهر خوبیه مگی!″) من که فقط یه خواهر دارم اونم کوچیکه خیلی کوچیک و نمیشه از این کارها باهاش بکنم.

ولی شلوارت و کفشات خیلییی خوبن3> من نقاشیم خوب نیست برای همین میترسم خراب کنم وگرنه خیلی دلم میخواد از این کارها انجام بدم.

فشن های تا به تا.....:))))))

و داره سخت میگذره چون نتیجه‌ها هنوز نیومده.
خب ببین تو باید مگی خواهرت باشی. وقتی یکم بزرگتر شد براش یه خواهر پایه و خفن باش که حسابی باهات احساس راحتی بکنه👍✨
ممنونمم💘
راستش نقاشی اینا خیلی سادست. توی پینترست بگرد کلی نقاشیای راحت هست که میتونی انجامشون بدی.

متن قسمت اول پست خیلی حس دژاوو داشت با اینکه تا حالا همچین حس و تجربه ای نداشتم. استعاره هاش خیلی میومدن به متن. انگار بهترین استعاره رو برای رسوندن منظورت گلچین کرده بودی.

 

شما برای رسیدن به هدفتون تلاش خودتونو کردین و حتی به خاطر شرایط دست از تلاش کردن برنداشتین تا وقتی نتایج میاد به خودتون افتخار کنین.

زمزمه‌ی میز پشت سرم که می‌گفت علوم خانواده برای کسانیست که نصف درس هایشان را تجدید میشوند!

از قند وب ماست که در حاشیه‌ی قم هی شعبه زده حاج حسین و پسرانش( در صورت کپی کردن با اعمال خبیثانه پسران حاج‌حسین سوهان در ماتحتتان میکنند)#میخواهم وحشی بمانم ویلم کون 

با اینکه خیلی واضحه ولی هنوز هم یه سری آدما نمیدونن با آگاهی از رشته یه نفرو قضاوت نکنن. بگذریم که کلا نباید قضاوت کرد.

(من عاشق این شعر و ادامه ش شدم.X"D)

 

 

متاسفانه عدالت مفهومش توی خیلی از مدارس مرده.:<

 

جمعه

به نظر من کسی که به هنر علاقه داره به اندازه ی خود هنر جذابه. اینطوری که توصیف کردی چطوری از این درس هنر لذت میبری حس کردم خودم دارم تجربه ش میکنم.

امیدوارم قبول بشی و ادامه ش رو پرقدرت جلو بری. فایتینگ ویلی!

 

چه قدر زیبا و قشنگگ:"> منم خواهر میخوام

وای هم شلواره خیلی خوشگل شده هم کفشات.:""" هیچوقت فکر نمیکردم نقاشی روی کفش اینقدر جذاب و قشنگ بشه.

من زیپ شلوارمو هم باز میکنم ولی واسه منم بکشXD (البته زیرش لگ پام میکنما. به همین راحتیا هم نیست.XD

پ.ن. من میترسم از حاشیه نویسی با اینکه خیلی دوست دارم انجامش بدم:")

پ.ن.2 من تازه شروع کردم به آهنگای  تیلور سوییفت آه خیلی قشنگن:"")

پ.ن.3 قالب خیلی قشنگ شدهههه:"))) خیلی گلگلی و پریشونه:) 

آهنگ هم زیبا بود*^*

خیلی ممنون از توجهت. ولی من کلا توجه نمیکنم⁦>.<⁩ میدونی اصلا برام مهم نیست که متن چطور بنظر بیاد یا استعاره ها چقدر با کلمات همراهی دارن. من فقط چیزی که احساسم میگه رو تایپ میکنم.
+
زحمت کشیدم ولی میدونی که ... گاهی اوقات یه اتفاقاتی میوفتن که قلبت رو میشکونن. تا وقتی که نتیجه‌ی دلخواه رو بدست نیارم قلبم آروم نمیگیره⁦(TT)⁩
+
ولی متاسفانه خواسته و ناخواسته قضاوت بخشی از وجود ماست. بهتره که قضاوت بی‌رحمانه نکنیم.
( حاج حسین محبوب دلهاست. )
+
هه هه ... بنظرم کلا خاکش کردن توی کشورمون :))
+
ویهی :") ممنونم کالیستا💙 فایتینگ به خودت.
+
چشمات قشنگه✨✨( ⁦(TT)⁩ )
+
نظرت چیه امتحانش کنی؟ ( میخوام به زور همه رو به سمت نقاشی پارچه بکشونم )
اوفف لگ خیلیم سکسیه. قبوله!!⁦:0⁩
+
پ.ن) بابا حاشیه نویسی که دیگه ترس نداره، اتفاقا برای از بین رفتن ترس کتاب خوندن ساخته شده :)))) شل کن.
پ.ن) میووو!! اهنگ مورد علاقت کدومه؟
پ.ن) افرین خوشم اومد! گلگلی و پریشون محشر بود.
✨✨✨
شنبه ۱۲ شهریور ۰۱ , ۱۴:۰۵ پلیدِ حیله‌گر

کفشای ونست و شلوار و همه چیت بیش از حد ناز شدن...

موزیک محشر بود ♡

Who knows who I am? ;)

کلا من خیلی نازم یونو؟
ارهه دیدم توی چنل گذاشته بودیش :)) خوشحال شدم.
تو؟ تو یه شیدای رد شده از طرف منی. ( نکنه رز نباشی؟) ( اگه نبودی به روم نیار)
.
شنبه ۱۲ شهریور ۰۱ , ۱۴:۱۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚

آه پس بیخیال همینجوری ساده میپوشم:_)

 

خب پس.. خورشید هنوز یک ستاره است، عطاری گمشده، هر دو در نهایت می میرند، زندگی نه چندان عالی من و آخرین چیزی که به من گفت، همشم از نشر نون هست.

البته خودم بعضیاشو هنوز ندارم ولی خب تو لیست خرید آیندم هستن:دی

حیف نیست؟ میشه گول بخوری ؟

خب عطاری گمشده رو خودمم میخواستم بخرمش :)) دیگه خدایی باید دست به جیب بشم. مرسی بخاطر معرفی💙
هردو در نهایت میمیرند رو هم تقریبا خوندم.
من جدا عاشق نشر نونم. خیلی گرافیک جلداش محشره.
شنبه ۱۲ شهریور ۰۱ , ۱۵:۱۹ 𝐻𝑒- 𝑛𝑎𝑚𝑖࿐

سلام ویلی عزیزم حالت چطوره ؟😊❤

+ وایب قالبت حس فوران و پخش شدن گل های بهاری میده که زیبا و قشنگن 🌸🌺🌼🏵 و همینطور جاری تو هوا هستش~~

+به سلامتی 😍 ایشالله امتحانا نتیجه اش باب میل باشه و خوب باشه عزیزم♡ نگران نباش و امیدوارم پسا های بیشتری ازت از تحلیل در آینده ببینم و کار ها وهنر های زیبای ویلی عزیزم رو ببینم که خیلی قشنگن✨️* گاهی وقتا وقتی به هنر هات نگاه می کنم سر شار از حس خوب و زیبا میشم و منم مشتاق تر می کنه~♡*

چه طرح زیبایی باورم نمیشه رو جیب شلوارت  و کفشت این هنر های زیبا نقش بسته شده✨️🎇 خیلی طبیعی به نظر میرسن و جذابن✨️🔥🌟🌠

+ و چه موزیک قشنگی🥰

+ اشکال نداره افکار و عقاید همه یک جور نیست عزیزم خودتو ناراحت نکن و فقط مسیر پیش روتو نگاه کن و به زمزمه های زنبور مانند بقیه و سنگ های جلوی پات دقت نکن و فقط حواست باشه که زمین نخوری از سختی ها و سنگ های جلو روت و از وز وز های زیاد به جاش گوش هاتو با نسیم زیبای حرف های خوب و ملودی ها پر کن ~☆

سلام نامی نامی چان⁦:^)⁩✨
+ واو پس مثل اینکه اینجارو با گل فروشی عوض کردم؟

+خیلی خوشحالم که باعث حس خوبت میشن🌸 شنیدن این حرف باعث شد لبخند بزنم. امیدوارم هردومون با خبرای خوش در آینده پیش همدیگه باشیم.

+میوووو ⁦ฅ^•ﻌ•^ฅ⁩ چقدر خوب که نظرت رو راجبشون گفتی ، خیالم راحت شد~~
💙
+زمین خوردن ... چیزی نیست که بتونی جلوش رو بگیری بنظرم. اتفاقا زمین میخوری و زخم میشی اما مهم اینه که بعدش بتونی یاد بگیری چطور از زمین خوردن بیشتر جلوگیری کنی☄️🌿

سلامم و صد سلام (تو مایه‌های سلامای گوینده رادیو سر صبح که تو ترافیک گیر کردی شد چرا:)

این آهنگ و این آلبوم لورد وااقعا قداست داره برای من، خیلی خوشحالم که تو دوستش داری. حس میکنم هر در جدیدی که رو به شناختنت باز میکنم پشتش یه چیز شگفت‌انگیز دیگه‌ست:))

قالبت جدا و حقیقتا بسسسیار زیبا شده. من هم قالب قبلیت رو خیلی دوست داشتم هم این یکی. اون آبی تیفانی بود و گلهای این خیلی لطیف و ظریفن.

اونجایی که نوشتی نمیتونم از گذشته شفا پیدا کنم من رو یاد dark paradise از لانا انداخت، and there’s no remedy for memory.

بابت شجاعتت برای تغییر دادن شرایط بهت افتخار میکنم، خصوصا تغییر رشته که خیلی زحمت داره.

چقدر این ونسات قشنگن:""""") علاوه بر حسودی، الان بهشون علاقه پیدا کردم و کی جوابگوعه؟ جیبهای نسبتا خالی‌ام؟ یا کفشایی که تازه یه ماهه خریدمشون؟

سلام اِلف زیبای بیان. سلام بنفش و یاسی مورد علاقه‌ی من.
و تو نمیدونی چقدر منو خوشحال کردی چون معمولا کسی خاننده های محبوبم رو نمیشناسه و خیلیاشون هم توی ایران ناشناختن :")
و این برام خیلی شیرینه که دنبال شناخت ادمهایی. چقدر قشنگی✨

+ خودت زیبایی:)) منم جدا قالب ساده و کروسانی شما رو دوست دارم. هدرش خیلی هیجان انگیزه.

+وای لانا .... تازگیا اونقدر زندگیم با لیریک اهنگاش شباهت داره که نمیتونم بهش گوش بدم. این حجم از حق گویی در توانم نیست. و چقدر قشنگ که برام نوشتیش ... راست میگی ... خیلی شبیه هستن.

+دعا کن قبول بشم تا قبول کنم که شجاعتم به ثمر رسیده :""")
ونسای قدیمی منن :) میدونی بهشون میگم فرد و جرج. از دید من کفشا همسفرای سفر قهرامانانه‌ی ما هستن و برای همین خیلی برام ارزشمندن. از هر فرصتی برای جینگول کردنشون استفاده میکنم حتی گاهی باهاشون درد و دل میکنم
.ونسای من؟ علاقه؟ بیا ببرشون. بیا پسرامو ببر، خیلی خوب و با مهارتن، اصلم هستن یادمه چندسال پیش کلی پولشون بود. خیلی سربه راه و جیگرن حتی اخم نگفتن.
قبول داری خرید کفش همیشه جالب و هیجان انگیزه؟ من چند وقت پیش یه آل استار با طرح شب پرستاره ونگوک خریدم و هنوزم دلم نمیاد استفادشون کنم
..بیا کفشاتو بیار من نقاشیشون کنم.

 این باعث میشه بیشتر به عنوان یه نویسنده تحسینت کنم.:دی

+

آره...آروم شدن هر چه سریعتر قلبت رو آرزومندم*^* یعنی اینطوری که زمان مثل برق بگذره و این زمانی که مثل برق گذشت پر از نقاشی روی پارچه و هنر باشه.:)

+

درسته. یه وقتایی قضاوت حتی کمکمون میکنه ولی باید یاد بگیریم کجا ازش استفاده کنیم. ممکنه گاهی ما توی ذهنمون یه نفر رو قضاوت کنیم اما باید حواسمون باشه چقدر به اون قضاوت توی ذهنمون بها میدیم.

(XDDDD)

+

...:"(

+

*^* مرسی فایتینگ:">

+

راستش یه بار امتحان کردم... درسته انتخاب طرح زرافه میتونه اشتباه باشه ولی این زرافه هه اینقدر عجیب از آب در اومد که ناامید شدم:"

XDDحواسم بهت هستا.XD

+

تلاش خودمو میکنم:")

 

false god رو خیلی دوست دارم:"))))) آه

 

:دی

هه...هه.میو~
+
اره اتفاقا یه چیزایی داره اتفاق میوفته ولی هنوز کامل و دلچسب نیست
+
👍👍👍موافقم
+
زرافه‌ی فضایی که خیلیم خوبه! میشه یه نقاشی مدرن و سورئال!!
+
وای این اهنگ ... این اهنگ توی قلبم خنجر میزنه.

سلام ویلی جونم😍❤ 

آره شبیه یه مغازه پر از گل های بی انتها شده 😍🌸💮🏵🌿

+ ایشالله عزیزم🥰🤲

++ چه پیشی نازی🤩😍😂الهی~

+++ دقیقااا🤩👍 این نوع نظر بهتر بود~~

سلامم~~~
میو~~
:)) ممنونم
دوشنبه ۱۴ شهریور ۰۱ , ۱۲:۳۹ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚

ای بابا:" پس منم مثل کالیستا لگ می‌پوشم.

 

اره موافقم. انقدر زیبان که دلم میخواد کل کتاباشو بخرم:")) 

+ اهنگ بالاخره پخش شد.. و واقعا از اونایی بود که قلبمو لمس میکردTT دیگه از این سبک اهنگ ها ندارید؟

و منم ممکنه بزنم لگ رو پاره کنم کی می‌دونه ؟؟

جلداشون ... وای جلداشون ...

اتفاقا بنده مخزن این اهنگام و خوشحالم خوشت اومده. فقط من یکم توی انتشار اهنگ خسته و خسیسم :)) اگه وبلاگمو بخونی حتما در روزهای اینده بازم میزارم😂👍
چهارشنبه ۱۶ شهریور ۰۱ , ۱۹:۰۱ ~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌

قالب عالیه (:

چقد با بخش اول پست .. همزاد پنداری میکنم(((::::

+ اهنگهههTT

+ من کتاب بادامتو میام میدزدم خودافز. ( شایدم بادامم رو دادم بهت که برام توش امضا کنی :دی)

خب دیگه متیو هم تایید کرد.
:"")
+ اهنگای من حکم فاحشه‌های مخصوص بار رو دارن، برید حال کنید.
+ متاسفانه سیستم کتابخونه‌ی من زیادی سیکرته:))
امضا؟ عر نه بابا⁦⁦>.<⁩
چهارشنبه ۱۶ شهریور ۰۱ , ۲۳:۰۸ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 𝐀𝐲𝐬𝐚

استغفرالله امنیت نداریم دیگه:<

 

این خساستو درک میکنم:) بذارید حتماهاااTT

اره کلا ناامن شده همه جا نمیدونم چرا ...

حس میکنم انگار هرکسی قدرشون رو نمیدونه ....
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
چشمانم را می‌بندم
و تمام جهان مرده بر زمین می‌افتد
پلک می‌گشایم
و همه چیز دوباره زاده می‌شود
Designed By Erfan Powered by Bayan