狂った少女のラブソング

مارسیس مرگش را نواخت

آتنا الههٔ خرد، جنگاوری و صنایع دستی فلوت دو سر رو ساخت و وقتی میخواست صدای اون رو امتحان کنه خودش رو میبینه که صورتش بد شکل و پف کرده شده و از چهره‌‌ای که اون ساز براش ساخته بود بیزار میشه. پس فلوت رو به دنیای زمینی پرت میکنه و نفرینی رو در اون قرار میده. اون نفرین چیه؟ افسانه‌ها میگن فلوت سازیه‌ی که رازهای انسانی رو برملا میکنه و قدرت مست کردن روح و اغواگری رو داره. کسی که فلوت رو مینوازه میتونه تغییر چهره‌ی اطرافیانش رو ببینه و از حقیقت درونی اونها، چه سیاه و پلید و چه سفید و درخشان باخبر بشه. این قدرت فلوت برای انسان‌های طمع‌کار زمینی بیش از حد خطرناک بود. اونقدری که باعث یکی از اون‌ها به اسم مارسیس بعد از پیدا کردن فلوت و کشف کردن مهارتش در اون خدای موسیقی یعنی آپولو رو به رقابت دعوت کنه و ادعای سروری بر اون رو داشته باشه.

حقیقت اینه که مارسیس نوازنده‌ی خوبی بود. اما طمع‌کاری و جاه‌طلبی بیش از حد اون که بر اثر قدرت فلوت آشکار شد تمام پیشینه‌ی مهارتش رو از بین برد.

شاید هم فلوت فقط یه بهانه باشه ... کی میدونه به هرحال؟

خلاصه...

مسابقه برگزار شد و در مرحله‌ی اول مارسیس با آواز شاد و دلنشینش تمام تماشاگرها رو وادار به رقص و شادی کرد و اینطوری برنده‌ی مرحله‌ی اول شد. در مرحله‌ی بعدی آپولو با ساز زهی خودش غم و اندوهی رو بر مجلس حاکم کرد که تمام شادی های مارسیس رو از بین برد.

و نوبت به آخرین مرحله یعنی اجرای هماهنگ رسید. مارسیس فلوت رو به دهن گذاشت و شروع به نواختن کرد، نکته دقیقا همین بود. مارسیس فقط میتونست نوازنده باشه. اما آپولو با استفاده از ساز و صدای خداگونه‌ی خودش قدرت رو بدست گرفت و اینطوری شد که صدای فلوت در بین نوای آپولو گم شد.

برنده‌ی مسابقه آپولو بود. طبق قراری که از قبل مسابقه گذاشته بودن برنده میتونست هر کاری دلش خواست با بازنده انجام بده. آپولو هم به عنوان مجازات مارسیس رو به درختی بست و زنده زنده پوستش رو کند تا با اون مشک شراب بسازه. 

منبع اولیه‌ی این تحلیل چنل تلگرامی هستش که براتون در این متن لینک کردم.

 

ضمیمه۱) خیلی جالبه که توی این نقاشی چهره مارسیس منو به یاد تمثیل شیطان میندازه. شخصیت های گناهکار در هنر کلاسیک مثل نقاشی های مصری منفور و پر از تحرک کشیده میشن. تازه پوشش بدنشون رو هم از دست میدن ... 

ضمیمه۲) میدونی چیه، حال روحی منو از انتخاب هایی که میکنم میشه فهیمد. این روزا دستامو تکون میدم و تنها چیزی که بدست بیارم نقاشی هایی با مفهوم درد و رنج و عذابه. من مارسیس نیستم و سازی توی دستام ندارم. اما حس میکنم به عنوان شخصیت دنیای خودم محکوم به کنده شدن پوستم هستم.

ضمیمه 2.

_وقتی با اثری ارتباط برقرار می کنیم..

همون بخش وجودمون رو در واقع منطبق می بینم باهاش..

که برای خودمون اشکار هست..نه دیگری...

مثل قضیه عکس گرفتن...

که همیشه می خواهیم اونی باشیم.. که ساختیم..

توی ذهنمون..

و این یعنی رنج.

چون تبدیل شدن به اون...الکی نیست..

یعنی ناهمسان سازی ادمی..

یعنی نشی یک عدد،نشی یک جسم بیولوژِیک صرف..

 

متوجه شدی؟

فکر کنم توضیح من جای کار داشت.....

 

_تصمیم با تو،رنج خوبه  یا نه؟


پاسخ خوبی خواهی شنید از نویسنده

دارم سعی میکنم متوجهش بشم و بنظرم تا حدی موفق شدم.

الان نفهمیدم

نفرین فلوت این بود که نوازنده میتونست درون افراد شنونده رو ببینه

اوکی

دیگه واسه چی مسابقه گذاشت ؟

و اینکه خب این نفرین عه خیلی کار امد بوده لامصب /: خیلی استفاده های دیگه ای میتونست ازش بکنه

نه نوازنده نمیتونه ببینه که. ادما خودشون آشکارش میکنن.
چون غرورش باعث شد فکر کنه از خدای موسیقی برتره و میتونه برنده بشه و باج بگیره.
دیگه خاک ت سرش
.

سلااااااام ویلی.

کیسه ای شراب از پوست انسان.

انسانی طمع کار.

در حالی که داره یه خدا رو مست میکنه.

چقدر جالب توصیفش کردی. زاویه دید متفاوتت ده از ده👌👌

آپولو چرا پوست مارسیس رو کند و چرا اصلا مشک شراب؟الهه ها گاهی به طرز عحیبی دارک و ردرومی میشن

چون قرارداشتن برنده هرکاری دلش خواست بکنه. اینم مجازات گستاخی مارسیس بوده که خودش رو برتر از خدا دونست.

میشه گفت خوشحالم که تا الان سروکارم ب آپولو و زئوس و بقیه الهه ها نیفتاده وگرنه معلوم نبود من چ افسانه جدیدی بین این همه میشدم.. بهتره بعداز اینم نیفته..شایدم بیفته بد نیست.. اخه کیه ک بدش بیاد ی قسمتی از افسانه ها بشه؟! 

این یکی کاملا بستگی به شانست داره. اینکه سر و کارت به کدوم الهه بخوره خیلی مهمه. یه بار یادمه یه تست دادم راجب اینکه کدوم یکی از موجودات دنیای اساطیرم و گس واتت؟ خودم شدم افرودیت:)) ( نیمدونم میشناسیش یا نه ولی یه سرچ بزن اگه کنجکاو شدی ) به هرحال ترجیح میدم یه موجود قدرتمند باشم. توی دنیای اساطیر بهتره خودت اسطوره باشی ، تازه اونطوری میتونی افسانه‌ی بقیه‌ی ادمهارو هم خودت بسازی.
پنجشنبه ۲۷ مرداد ۰۱ , ۱۵:۴۰ (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠

جالب بود

تو ضمیمه 1 به چه نکته خوبی اشاره کردی!

ضمیمه2- واقعا ناراحت میشم وقتی اینطور می بینمت و کاری از دستم برنمیاد. یا شایدم برمیاد ولی خودت مایل نیستی...

.چشمات جالب دید(؟)
۱) چاکریم!
۲) هاهاها ههه هه هه ... به نکته‌ی کلفتی اشاره کردی‌

آره شانس هم مهمه 

اوه منم این تست رو دوبار دادم دفعه اول شدم زئوس  همون موقع هایی ک تایپم entj بود  پارسال هم رفتم دوباره سراغشو ببین چیی منم افرودیت شدم🤝

آره  قدرت برتر خیلی خوبه باهات موافقم 

پس یعنی تو منی منم توام؟ .شایدم نیمه گمشدمی؟
جمعه ۲۸ مرداد ۰۱ , ۲۲:۱۲ (•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠

بمیر بابا نیکتی کیلیفت

ظریف باش. ظریففف

دور از جونم ...
من ترجیح میدم با همون کلفت پیش برم, شکایت کنی میرم توی دسته‌ی ۸۵
سه شنبه ۱ شهریور ۰۱ , ۱۰:۴۷ ~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌

ضمیمه دو : صیم (:

.
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
چشمانم را می‌بندم
و تمام جهان مرده بر زمین می‌افتد
پلک می‌گشایم
و همه چیز دوباره زاده می‌شود
Designed By Erfan Powered by Bayan